به این عکس‌ها خیره شو…

حمیدرضا کریمی

این روزها که آب،تیتر اول رسانه ها است، به دست‌هایی نگاه کن که در داغ‌ترین روزهای تابستان، بی‌آن‌که به دوربین لبخند بزنند، در دل خاک، میان لوله‌ها و شبکه‌های آبرسانی، جانشان را وقف رساندن زندگی می‌کنند. دست‌هایی که نه دوربینی آن‌ها را می‌بیند، نه تریبونی صدایشان را فریاد می‌زند، اما بی‌وقفه می‌تپند، می‌جویند، می‌سازند…

به این عکس‌ها خیره شو…
به چهره‌های آفتاب‌سوخته، به چشم‌هایی که خستگی را پنهان می‌کنند، به لباس‌های خاکی و گل‌آلودی که غرورشان از طلای ناب هم درخشان‌تر است.

این‌ها قهرمانان خاموشند؛ کارگران شرکت آب و فاضلاب، که در سکوتِ بی‌ادعا، ستون‌های زندگی را سر پا نگه داشته‌اند.
ما فقط صدای باز شدن شیر آب را می‌شنویم…
اما آن‌ها صدای شکافته شدن زمین را شنیده‌اند، صدای نگرانی مادرانی که آب ندارند، صدای فوران لوله‌ای ترک‌خورده در نیمه‌شب، صدای آرامش شهروندی که دوباره آب دارد…

🔹به این عکس‌ها خیره شو…
به روایتِ تصویری از صبر، از تخصص، از تعهد…
روایتی از انسان‌هایی که به جای شعار، عمل می‌کنند.
کسانی که در روزگار خشکسالی، نه به تیتر اول رفتند، نه به قاب تبلیغات، اما دلِ شهر را زنده نگه داشتند.
هر قطره آبی که به دستت می‌رسد، پیش از آنکه گوارا شود، از میان رنج و خاک گذشته است…
از دستانی که پینه بسته‌اند، اما دست نکشیده‌اند.

🔹پس یک لحظه… فقط یک لحظه دیگر به این عکس‌ها خیره شو…
تا بدانی آب، فقط مایع حیات نیست؛
آب، ثمره جان‌فشانی کسانی‌ست که شاید نامشان در هیچ خبری نیاید،
اما رد دست‌هایشان، در تپش هر خانه‌ای جاودانه است.


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *