- شناسه خبر : 25336
معرفیگونههایحیاتوحش و طبیعت دشتکاشان
تغییر اقلیم و پریشانحالی داغداغانهای مراتعروستایقزاآن
پریشانحالی داغداغان قزاآن،
شعلههای تغییر اقلیمی بر پوشش گیاهی منطقهی حفاظت شده #قمصر_برزک
قزاآن یکی از مناطق بکر دشت کاشان است، یکی از روستاهای مرتفع واقع در منطقهی حفاظت شده #قمصر_برزک ،
که به بام کاشان نیز شهرت دارد.
سازند کوهسازی در قزاآن، رخسارههای خشن با کوههای مرتفع، اقلیم سرد و خشک در کنار بارشهای مناسب، تنوع زیستی قابل قبولی در این بخش از منطقهی حفاظت شده بوجود آورده است.
البته در آینده از گونههای جانوری، خزنده و پرندگان آنجا بیشتر خواهم نوشت.
ولی اينجا، موضوع سخن، پریشانحالی گونهی درختی ارزشمند «داغداغان» است.
گونهی که این روزها در معرض خطرات تغییرات نامیمون اقلیمیست.
داغداغان از معدود گونههای جنگلی پهنبرگ دشت کاشان است که در کنار انجیر کوهی، پسته کوهی و نسترن وحشی، اشک و تنگرس در اجتماعات کوچک و پراکنده یافت میشود.
داغداغان درختیست از «خانوادهی نارون» ، عمومأ در کشور و حتی در کاشان به اسامی مختلفی نامیده میشود، در «مشهد اردهال» یک پایهی نسبتا مسن کشت شده وجود دارد، سرحال و قبراق، مشهدیها آنجا به این درخت «داغ» میگویند، ولی «داغداغان» و «دغدغان» هم نامهای ست که گاهاً به آن تعلق نامیده میشود.
«درخت داغداغان» در نزد روستائیان از اعتباری خاص، برخوردار است.
کَندن، سربریدن، قلع و قمع، شاخهکنی داغداغان از نظر اهالی خونگرم روستای قزاآن، نه تنها «خُوش یُومن» نیست که حتی، منع هم شده و برای مرتکب این عمل عاقبت خیری متصور نیستند.
دکتر حبیب الله ثابتی در کتاب جنگلها، درختان و درختچههای ایران، جلد اول صفحهی ۲۰۸ میآورد : «چوب این درخت صنعتیست، ولی مصارف روستائی آن معلوم نیست و در اغلب نقاط در اطراف امامزادهها و مقابر دیده میشود و شاید استفاده از چوب آن به نظر روستائیان مکروه باشد»
دکتر ولیالله مظفریان، در کتاب شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران، این گیاه را در طب قدیم برای بیماریهای زنان، زخمهای دستگاه گوارش، اسهال مفید دانسته و حتی در برخی نواحی اروپا برای درمان صرع در قدیم کاربرد داشته است.
دکتر غلامرضایی خانیکی در کتاب درختان و درختچههای ایران، خبر از استقرار چهار گونه از داغداغان در ایران ذکر کرده است، همچنین میوهی این درخت را خوراکی دانسته است.
«سیلتیس کوکازیکا» و «سلتیس استرالیس»، «سلتیس گلابراتا» و «سلتیس تورنفورتی» در مناطق شمالی و غربی ایران پراکندگی دارند.
عمدهی منابع داخلی با اقتباس از دکتر ثابتی رویشگاههای داغداغان را عمدتاً در شمال و شمال غرب کشور ذکر کردهاند.
ولی وجود داغداغان در کوهستانهای جنوبی کاشان از «روستای جهق پائین» تا «روستای قزاآن» تا « روستای اسحاقآباد» و «روستای نشلج» و «روستای مرق» نشان از پراکندگی این گونه در ایران مرکزی نیز میدهد.
«گیلمن» و «واتسن» دربارهی این گونه معتقدند: «داغداغان نسبت به خشکی، هر نوع خاک رویشگاهی، آفات و بیماریها از مقاومت بالایی برخوردار است» .
چیزی که ما را اذیت میکند همین پاراگراف آخری است.
گونههای که از مقاومت خوبی دربرابر خشکسالی، گرما، جنس خاک و آفات و بیماریها برخوردارست و میتواند حتی گزینهی مناسب برای فضای سبز شهرهای همچون: کاشان و قمصر، نیاسر، برزک، مشکات، نطنز، و شهرهای مشابه باشد، خود حالا در رویشگاه مادری دچار آفت شده و شاید دچار بیماری شده.
آنهم بسیاری از پایهها، به گونهی که زیراشکوب هرپایه مملو از شیرابههای هست که نشان میدهد درخت حالش خوب نیست.
داغداغانها دچار پریشانحالی شدهاند.
داغداغان کارکردهای زیستمحیطی قابل قبولی میتوانند در منطقهی حفاظت شده #قمصر_برزک و قزاآن اجرا کنند :
یک گونهی جنگلی عالی در قزاآن باشد،
هوای آنجا را مطبوع تر کند،
مأمن و پناهگاه پرندگان باشد،
علوفهی بخش قابل توجهی از حیات وحش را تأمین کند،
از فرسایش خاک جلوگیری کند،
مخاطرات سیل و سیلخیزی در قزاآن که در خطرناکترین نقطهی خروجی حوزهی آبخیز مراتع قزاآن قرار گرفته است را به کمترین میزان ممکن برساند.
شاید که نه، قطعاً یکی از بدترین شکل ممکنه جانمایی روستای قزاآن، همین محلی ست که الان مأمن گرفته، «مرکز تمرکز حوزهی آبخیزی که ۵۰۰۰ هزارهکتاری وسعت دارد، این تمام ماجرا نیست، حوزهی با شیب بسیار زیاد و مسافت کم. این یعنی خطر سیل و تخریب بسیار بالا در قزاآن.
مخاطرات زیست محیطی که حتما باید در تمام چینشهای شهری و روستای و اکولوژیکی آنجا توسط مدیران دیده شود.
ناگفته، پیداست که هرچه مراتع؛ پوشش غنیتر و متراکمتر، روستا در امنیتی مطلوبتر.
اینجاست که نقش گونههای درختی و درختچهای همچون نسترن کوهی، اشکها، گونها، و داغداغان بیشتر و بیشتر مشهود میشود.
اهلکاشانم
#خالوئیانوشهعلی
کنشگر حوزهی محیط زیست و منابع طبیعی