«مادرکشی» ، این‌بار از جنس

«مادرکشی»،این بار از جنس انحلال سازمان منابع طبیعی

«انحلال سازمان منابع طبیعی»

اهل‌کاشانم علی خالوئی ،کنشگر حوزه‌ی محیط زیست و منابع طبیعی

به یک‌باره خبری از راه می‌رسد که متخصصان حوزه‌ی منابع طبیعی کشور را در بهت و حیرت فرو می‌برد:
«شورای عالی اداری دولت مسعود،
سازمان منابع طبیعی را منحل می‌کند»

حالا که همه‌ی تخم‌مرغ‌های‌مان را در ظرف مسعودجان پزشکیان، گذاشتیم چرا؟

چرا ایشان می‌خواهند بدنامی تاریخی انحلال کهن‌ترین ارگان حاکمیتی و دولتی ۱۱۰ ساله، را به جان بخرند!؟

چرا داد تمام متخصصان و انجمن‌های تخصصی و اساتید دانشگاهی را در می‌آورند!؟

یعنی یک روز نمی‌شود با آرامش،
اینجا سر بر بالش گذاشت.
ماه‌هاست در طغیان ریزگرد و بادهای زمین‌ساختی هستیم،
ماه‌هاست دچار بدترین خشک‌سالی دهه‌های گذشته هستیم!
رده‌بندی «خشک‌سالی بسیار شدید» ۹۵ درصد مراتع شهرستان کاشان و ۹۸ درصد مراتع شهرستان آران‌وبیدگل را فراگرفته، بهره‌برداران و مرتعداران را بیچاره کرده‌ست

افزون بر یک دهه است،
نه در حوزه‌ی بیابان
و نه در حوزه‌ی مرتع شهرستان ،
شاهد پروژه‌های اصلاح و احیای نبوده‌ایم
پروژه‌های آبخیزداری به فراموشی سپرده شده
چالش‌های ذکر شده ،
سهم‌ بهار و تابستان‌مان است
و سیل و سیل‌خیزی سهم،
زمستان و بهار پیش رو

حالا این‌همه چالش بماند،
آقایان دارند، صورت مسئله را پاک می‌کنند!
حذف متولی درمان را،
به همین آسانی!
به همین راحت‌الحلقومی!

داد همه درآمده
انجمن‌های آبخیزداری،مرتعداری، بیابان
و جنگلداری، اساتید و دغدغه‌مندان
و کنشگران،
همه،

چقدر این سازمان فاقد مدیریت و سیاست‌گذاری قوی و توانمند بوده که از موقعیت وزارت‌خانه‌ی سال ١٣۵٠ به انحلال در ۱۴۰۴ رسیده!؟

گویا قرارست:
بخشی از وظایف به محیط زیست،
بخشی به جهادکشاورزی
و بخشی به نمی‌دانم و نمی‌دانیم و نمی‌دانند، به کجا؛
سپرده شود!

مگر چارت محیط زیست توانست،
مشکل ریزگردها را حل کند،
که باری بر دوشش می‌گذارید!!!

مگر جهادکشاورزی توانست،
خرواری از چالش‌های بخش کشاورزی
از «تغییر الگوی کشت» تا «بازارهای میوه و گندم و جو و گل محمدی» را حل کند،
که مجدداً باری بر دوشش می‌گذارید!!!

تکلیف حفاظت از ۳۸ هزار هکتار «جنگل‌های طبیعی و دست کاشت بادام کوهی» شهرستان کاشان چه می‌شود؟

تکلیف حفاظت از ۱۲۰ هزار هکتار جنگل‌کاری‌های دست کاشت تاغ، شهرستان آران که چهار دهه از جیب مردم و بیت‌المال هزینه شده چه می‌شود؟

تکلیف گونه‌های استراتژیک باریجه‌زارهای روستاهای ییلاقی شهرستان کاشان : مرق، نشلج، اسحاق‌آباد، ويدوجا چه می‌شود؟

تکلیف مطالعاتی که روی ۲۰ حوضه‌های آبخیز شهرستان شده و هنوز بسیار بسیار کار انجام نشده، روی دست مانده چه می‌شود؟

تکلیف صدها هکتار جنگل‌کاری‌های سنواتی گذشته‌ی شهرستان آران‌وبیدگل، که نیاز به مراقبت، نگهداری و آبیاری سالانه است و از جیب بیت‌المال هزینه شده است، چه می‌شود؟

تکلیف طرح جنجالی کاشت یک میلیارد درخت‌تان چه می‌شود!؟
با آن همه صرف «هزینه» و «منابع آبی» نداشته آبخوان‌های ورشکسته ایران!

چقدر هر روز جلسات متعدد هفتگی، کشوری، استانی و شهرستانی گذاشتید تا در چهارسال به اصطلاح خودتان با «گرمایش زمین» ، «تغییر اقلیم» و «ریزگردها» مقابله کنید؟

تکلیف اين همه «طرح‌های مشارکت مردمی‌تان» که با «جوامع محلی» ، «بهره‌داران» و «مرتعداران روستایی» بمنظور حفاظت از عرصه‌های جنگلی و مرتعی بستید؛ چه می‌شود!؟

تکلیف خون ده‌ها شهید همکار در حفاظت از عرصه‌های جنگلی و مرتعی ما چه می‌شود!؟
همین چند هفته‌ی قبل بود که سه جوان غیور هموطنم زنده‌زنده در آتش‌سوزی‌های زاگرس سوختند، تا بیرق آبادانی این سرزمین برافراشته بماند:
«چیاکو» ، «حمید» و «آبیدر»

کدام تیم کارشناسان با ادعای افتخار ۹ ماه «مطالعات کارشناسی» این ننگ را بر روی دوش دولت‌تان خواهد گذاشت که متولی پایداری توسعه‌ را در یک کشور به اضمحلال و نابودی بکشاند؟

کدام عاقلی جناب رئيس جمهور، بر «شاخ می‌نشیند و بُن می‌بُرَّد» که شما و دولت‌تان می‌خواهید ببرید!؟

کارشناسان معتقدند این انحلال منابع طبیعی نیست، این تصمیم «شورای عالی اداری»، «فروپاشی حکمرانی سرزمینی ایران» است که دولت‌تان دارد رقم می‌زند!؟

اگر سازمان منابع طبیعی که در صف اول جلب مشارکت‌های مردمی در ارگان‌های دولتی ست، نتوانست معضلات این بخش را حل کند،
کدام ارگان جانشین در آینده خواهد توانست؟
چقدر باید آزمون و خطا کنیم؟
چقدر مگر فرصت داریم؟

کدام ارگان با کدام قوانین و با کدام نیروهای آموزش ندیده، خواهد توانست قاچاق چوب جنگل‌های دست کاشت آران و بیدگل، باریجه‌زارهای مرق و نشلج ، اویشن‌های ویشنگ و موسیر کوهی مراتع غرب استان اصفهان را حفاظت کند!؟

کدام ارگان، وظایف حاکمیتی و حفاظتی مادتین ۲،۳ ، ۵ و ۸ «قانون ملی شدن جنگل‌ها مصوب سال ۱۳۴۱»، را با کدام پشتوانه فنی، علمی و ساختاری خواهد توانست اجرایی کند!؟

ما که حتی، تشکیل وزارت محیط زیست و ادغام دو سازمان منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست را به صلاحدید «پایداری توسعه‌ ایران» عزیزمان نمی‌دیدیم!
چگونه به انحلال آن دل‌خوش باشیم و به این نیم‌بند منابع‌مان هم، دل نبندیم!

چه ارگانی تاب‌آوری سرزمینی دشت کاشان را مدیریت خواهد کرد؟
تاب‌آوری که دیرزمانی‌ست در شکننده‌ترین، وضعیت ممکن قرار گرفته‌ست!

جناب دولت چهاردهم، اگر ما بجای شما بودیم، هیچ‌گاه.، این‌گونه خود را نقل تلخ محافل کارشناسی نمی‌کردیم!
به قول آن پیرمرد یزدی، حالا خود دانید و سازمان منابع طبیعی‌‌تان!
و البته سازمان دام‌پزشکی‌تان!


دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *